بدون عنوان
بابایی جون بالاخره آوردمتون پیش خودم. آوردمتون جم نزدیک خودم. هواش خوبه و خیلی هم تمیزه. دیگه هر وقت بیام خونه تو و مامانت تو خونه هستید و خستگی از تن بابایی در میاد. عزیز دلم اونقدر شیرین شدی که حد نداره. به مامانت میگی : نننَِِِّ. جونمی عسلکم . ...
نویسنده :
مامان و بابای نور کوچولو
10:54